یه غریبه با من تو این خونست که به تو خیلی شباهت داره پیرهنی که تنشه مال توئه جای تو گوشی رو بر میداره همون آهنگی رو که دوست داشتی با خودش تو خلوتش میخونه ولی با من سرده با اینکه همه چیزو راجبم میدونه این نمیتونه تو باشی مگه نه؟ خالی از تو فقط جسم توئه هر جا که هستی منو میشنوی بگو این سایه هم اسم توئه منو میبوسه و بی تفاوته، باورم نمیشه اینه سهمم دیگه انگار بین ما چیزی نیست وقتی لمسم میکنه میفهمم اولین بار بهش شک کردم وقتی دیدم که دروغم میگه وقتی دیدم که به سمتش میرم از نگاش گرم نمیشم دیگه یه غریبه که صداش مثل توئه ولی حرفاش مثله حرفای تو نیست وقتی میشینه کنارم انگار دوست دارم بگم نشین جای تو نیست این نمیتـــــــــــــــــــــــــونه تو باشی ….
فرزند عزیزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم، اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است، صبور باش و درکم کن. یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم. برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم… . وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن. وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر. وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو. وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده… همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی… زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم، عصبانی نشو… روزی خود میفهمی. از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو. یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم. کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم. فرزند دلبندم، دوستت دارم.
:: برچسبها:
فرزند,
عزیز,
پدر,
مادر,
سوالات,
لباس,
عصبانی,
عکس,
دلنوشته,
منظره,
عکس بچه,
اس ام اس,
,
نویسنده : شـــادی
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به کلمه مي باشد
.
كد نويسي و گرافيك قالب توسط : تم ديزاينر